برای تو

اصل برای اینکه ذهنی آرام داشته باشید

ذهن خالي، محل مورد علاقه شيطان است. تمام كارهاي شيطاني در ذهن خالي روي خواهد داد. ذهن خود را با افكار مثبت و با ارزش پر كنيد. ۱. در كار ديگران دخالت نكنيد، مگر آنكه از شما درخواست كمك كند. بيشتر ما با مداخله در امور ديگران، براي خود و آنها مشكلاتي ايجاد مي كنيم. ما معمولاً به اين دليل در كار آنها مداخله مي كنيم كه معتقديم راه ما، بهترين راه است. ما تصور مي كنيم كه منطق ما بهترين منطق است و كساني كه مطابق طرز فكر ما عمل نمي كنند، بايد مورد انتقاد قرار بگيرند و به مسير درست (كه همان مسير ماست) هدايت شوند. اين طرز فكر، وجود فرديت را انكار مي كند. خداوند هر يك از ما را منحصر به فرد آفريده است و هيچ دو نفري، نمي توانند يك جور فكر و عمل كنند...
3 مهر 1392

تقدیم به دوست های عزیزم واسه یه زندگی بهترتر

هر چقدر که از دوران مدرسه دور شده باشیم، چیزهایی هست که هر از گاهی باعث میشن که فکر کنیم: "آه...کاش اینو تو مدرسه بهم یاد داده بودن.." کاش به جای یکی از ساعت های زبان خارجه و ریاضی و فارسی، یک بار هم یه کلاس درباره ی زندگی کردن برگزار می شد. شاید هم هر از گاهی معلمی پیدا شده که سعی کنه حرف های خارج از درس بزنه...اما احتمالا ما حرفهاشون رو جدی نگرفتیم و ترجیح دادیم به جای فکر کردن به حرفهاش، به شیوه ی زندگی خودمون ادامه بدیم.خیلی موارد هست که شاید دیر، ولی بالاخره روزی توی زندگی بهشون می رسیم. فکر کنید چقدر عالی می شد اگه توی سن کمتر اینها رو یاد می گرفتیم.این نکات کاربردی رو بخونید و سعی کنید ازینجا به بعد توی زندگی جدی ترشون بگیرید: 1)ق...
27 شهريور 1392

امروز من

به نام خدا سلام مامان جان، ارشکم امروز هم تموم شد بدون تو، عزیزم میدونی باعث شدی که احساس کنم یه کم کامل تر از قبل شدم، یه کم صبورتر، مامانی کم کم دارم به روزایی که دوباره یه ارشک دیگه بیاد تو دلم نزدیک میشم اما! مادرم نمیدونم حکایت چیه که فکر میکنم هیچ کس تو نمیشه، حتی صد تا خواهر برادر دیگت اگه پدر میزاشت اسم بعدی رو اگه پسر بود ارشک نمیزاشتم آخه من همش فکر میکنم که یه ارشک دارم دیگه بعدی که نباید ارشک باشه، میدونی مامانت اصلا آدم ضعیفی نیست نه تو و عشقت تو دلم خیلی قوی بودید، آخه یه دفعه رفتی بدون هیچ مقدمه ای، مامان جان من منتظرتم بی صبرانه، دلم میخواد یکی دیگه بیاد تو دل من هر چند اونجا جای تو هست اما بیاد شاید چشماش شاید گرمی دستاش ب...
25 شهريور 1392

مامان گلم

سلام مادر جان، ارشک خود خودم، با اینکه نیستی دقیقا الان سه ماه و 4 روزه که از پیشم رفتی اما واسه من همیشه هستی گلم، بابا میگه تو فداکاری کردی و جارو درست کردی واسه خواهر برادرت به قول بچه های کلوپ خخخخخخخخخخخخخ عزیزم این مدت گذشت خیلی سخت خیلی کند خیلیا با حرفاشون آزارم دادن، خیلی دلمو شکوندن اما من واستادم و فقط به خدا گفتم تو شاهد باش، دیروزم رفتم ملاقاتی یکی از فامیلا که دخترش حامله بود 4 ماهش بود از وقتی اومد و منو دید گفت از بارداریش تا وقتی که ساعت ملاقات تموم شد و من رفتم، جات خالی انقدر اعصابمو بهم ریخت که تا شب 3 تا لیوان گل گاوزبون خوردم که آروم بشم، ارشکم مادرم برامون دعا کن واسه منو بابا که زود یه ارشک دیگه یا یه آرام دیگه تو دلم...
16 شهريور 1392

عجب صبری خدا دارد!

عجب صبری خدا دارد! اگر من جای او بودم. همان یک لحظه اول ، که اول ظلم را میدیدم از مخلوق بی وجدان ، جهانرا با همه زیبایی و زشتی ، بروی یکدیگر ،ویرانه میکردم. عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . که در همسایه ی صدها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش میدیدم ، نخستین نعره مستانه را خاموش آندم ، بر لب پیمانه میکردم . عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . که میدیدم یکی عریان و لرزان ، دیگری پوشیده از صد جامۀ رنگین زمین و آسمانرا واژگون ، مستانه میکردم . عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . نه طاعت می پذیرفتم ، نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده ، پاره...
29 مرداد 1392

یه دعای قشنگ میخوام

سلام به همه، به همه منتظرا، حالا منتظر هر چی، منتظر نی نی، منتظر محبت یا هر انتظار دیگه چشم  انتظاری خیلی بده، سلام، سلام به همه دل گرفته ها، دل گرفته از نامردی، اونی که دلش گرفته از بی وفایی، اونی که دلش گرفته از از دست دادن حالا از از دست دادن هر چی، عزیز، پول یا محبت، سلام سلام به همه اونایی که به هر دلیلی دستشون بالاست، منم  امروز دستم بالاست نه خدایا منم خیلی وقته دستم بالاس، یه دعا میخوام یه دعای ناب از ته دل واسه یه منتظر واسه کسی که خیلی داره اذیت میشه حالا از قرصه، از آمپوله نه اونا که جاش رفتنیه از زبون از زبون آدمایی که خیلی راحت دارن دلشو میشکونن امروز وقتشه قراره بفهمه که مامان شده یا نه، یه دعا میخوام ازتون فقط یه دعا...
23 مرداد 1392

مامان جان

سلام مادر جان، همه تو رو یادشون رفته عزیزم، اما من نه هنوزم تو رو یادم نرفته، قربون دستای کوچولوت برم که نشد تو دستام بگیرم، قرار بود با هم این ماه رمضون همراه باشیم، قرار بود سر سفره افطار با بابایی بشینیم و اون افطار کنه و ما کنارش باشیم اما نشد، نمیدونم چرا نشد اما نشد، مامانی عزیزم، این روزا خیلی خرابم، از هر کی میرسم میپرسم که تو منو میبینی، تو هم مثل من دلتنگ میشی، میگن تو هم ما رو میبینی، پس برام دعا کن مادرم برام دعا کن که این روزا هم بگذره باشه مامان جان برام خیلی دعا کن
22 تير 1392

ای کاش

ای کاش آدما جایی به اسم حفظ خاطرات نداشتن، ای کاش هر چیزی وقتی اتفاق میافتاد بعدش تموم میشد و هیچ جایی از مغز آدم ثبت نمیشد، ای کاش آدمیزاد اصلا تو مغزش جایی واسه حفظ خاطرات نداشت، حداقلش هر روز صبح که بیدار میشد نه خاطره خوش یادش بود و نه بد، الان 4 تا شنبه اومده و رفته و من از شنبه ها متنفرم، نه اینکه شنبه گناهی داشته باشه نه، آخه اتفاق بد من تو شنبه بود، ای کاش آدما چیزی به اسم قلب نداشتن، نه مثل الان که دارن اما انگار ندارن اینجوری اونایی که قلب داشتن بیخودی غصه اونایی که قلب نداشتن رو نمیخوردن، ای کاش آدما چشم نداشتن یا نه اصلا چشم داشتن اما اشک نداشتن تا هی جلو کس و ناکس چشمشون نباره، گریه نکنن تا کسا ناراحت بشن و نا کسا خوشحال، ای کاش...
8 تير 1392

حکایت

خدایا میگویند که چشم حکایت های زیادی دارد، چشمی که غمگین است میبارد، چشمی که شاد است میخندد، میگویند چشم آینه دل است، دل مأمن زخم، ماهیت زخم درد و ماهیت درد رنج، رنج صبر میاورد و تو خود صبری، پس از تو کمک می طلبم برای همه، برای تمام دوستان منتظرم، برای تمام کسانی که از دست دادند عزیز ترینشان را، برای تمام کسانی که شوق را تجربه کردند و نیمه راه از شوق افتادند، برای تمام کسانیکه در انتظار گرفتن دستان کوچک امیدشان بودند و امیدشان نا امید شد، صبر میطلبم از تو، از تو که صبور ترینی برای تمام کسانی که روزها و شب ها را میشمارند به امید روز موعود، تمام کسانی که چشمشان به دست طبیبان است و قلبشان بسته به امید تو، صبر میطلبم برای تمام کسانی که درد دارند...
2 تير 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به برای تو می باشد