شنیدن صدای حیاتت
سلام عزیز دل مادر، امروز میتوانم با دلی قرص و محکم مادر صدایت کنم، فرزندم شنیدن صدای حیاتت که آنچنان شتاب زده به سمت هستی حرکت میکرد هنوز هم سیل آبی را از چشمان بی فروغم که با تو فروغ گرفت جاری میکند، صدای مسافری که سوار بر اسبی است چهار نعل به تاخت به سوی خوشبختی و کمال، دیروز اول بار خلوتت را به هم زدیم، محیط امنت را به هم زدیم، و تو در محیطی مملو از پاکی برای یافتن جای امنت حرکت میکردی، نمیدانم چطور میتوان خداوند را انکار نمود وقتی موجودی به اندازه 6 سانتیمتر سرشار از حرکت و تمام تمام در آدمی رشد میکند و بوجود می آید جان میگیرد، من و پدر دیروز دیدم تمام اجزای کوچک بدنت را فتبارک الله و احسن الاخالقین، کودکم عزیزم تنها آرزوی من این است که تو هرگز با معنی کینه آشنا نشوی، جز محبت نبینی و جز محبت برداشت کنی، آمین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی